چرا شنمو یکی از برترین دنیا های بازی های ویدئویی را دارد؟
به گزارش وبلاگ ارم گفتگو، دلایل بسیاری وجود دارد که شنمو (Shenmue) را به یکی از بازی های موردعلاقه ام تبدیل می نماید. داستان مملو از بار احساساتی. شبیه سازی عمیق دنیا آن که با گذشت بیش از بیست سال هنوز هم تحسین برانگیز است. مسابقه با لیفتراک. انجام بازی های کلاسیک سگا در آرکید. گردآوری کپسول های اسباب بازی ها. پایکوبی عجیب غریب تام فروشنده هات داگ. چقدر ریو به طرز خنده داری در صحبت با نوزومی بد است. اگر شنمو را بازی ننموده باشید هیچ یک از این جملات برای شما معنایی ندارد اما اگر بازی نموده باشید و دوستش داشته باشید احتمالاً الان دارید به انجام دوباره آن فکر می کنید.
شنمو بازی ای است که من و دیگر طرفداران دائم به آن بازی می گردیم زیرا یوکوسوکا محل لذت بخشی برای گشت وگذار است. وقتی شنمو را اجرا می کنید صرفاً یک بازی را تجربه نمی کنید بلکه دارید به یک دنیا قدم گذارید. آن هم چه دنیای. حال و هوای شنمو مغلوب نشدنی است. یکی از برترین محیط های بازی های ویدئویی که تا کنون ساخته شده است. سازندگان سگا ای ام 2 با راهنمایی کارگردان زبردست یو سوزوکی از تمامی امکانات موجود استفاده کرد تا حال و هوای خاصی از ژاپن در دهه هشتاد میلادی را به تصویر بکشد. این عمل به قیمت گزافی برای آن ها تمام شد و ساخت پروژه هفتاد میلیون دلار هزینه در برداشت. این ده هشتاد واقعی است نه دهه هشتاد ایده آل مجموعه چیزهای عجیب با نورهای نئون، ساز برقی و پاگرم کن هایش.
واقعیت گرایی صامت بازی یکی از بزرگ ترین نقاط قوت آن است و شما را غرق در دنیای خود می نماید. این دنیا به صورت یک مکان واقعی و در حال کار به نمایش کشیده است و دقیقاً همین حس را به بازیکن منتقل می نماید. وقتی من در خیابان های مجازی دوبیوتا، یامانوسه و ساکوراگائوکا راه می روم حس حضور در آنجا کاملاً ملموس است. شنمو اکشن، درام و هیجان فراوانی برای ارائه دارد اما به ندرت رخ می دهند. شما می توانید ساعت ها مشغول انجام بازی باشید و حتی یک مشت هم به کسی نزنید. متأسفانه بعضی از بازیکنان این رویداد را حوصله سر بر تلقی می نمایند ولی برای من اینجا جایی است که جادوی واقعی بازی قرار گرفته است. لحظاتی که در شنمو همواره با من به جای مانده اند لحظات ساکت و معمولی آن هستند.
با رسیدن غروب زمان بازگشت به خانه فرامی رسد. شما از حومه شهر خواب آلود یامانوسه که در آن نور چراغ از پنجره خانه ها خیابان ها را روشن نموده و صدای زوزه سگ ها را می گردد در دوردست شنید عبور می کنید. یا راه رفتن در خیابان دوبوییتا در ماه دسامبر با دانه های برف که با نرمی از آسمان فرود می آیند و مشاهده صاحبان بازار که مشغول کسب و کارند. من همواره از آن طور که شنمو به هیچ چیز حس جادویی بودن نمی بخشد شگفت زده می شوم. آب وهوا، نور، موسیقی و صدا با هم ترکیب می شوند تا شما را به دنیا آن منتقل نمایند. این مسئله خیلی بیشتر شگفت انگیز می گردد وقتی یک بازی قدیمی دریم کست هنوز می تواند چنین احساساتی را در فرد برانگیزد. بافت های بازی شاید رزولوشن پایینی داشته باشند و نقشه ها باتوجه به استانداردهای امروزی کوچک به شمار بیایند ولی این مکان هرگز به من حس غیرواقعی بودن نمی دهد. کارگردانی هنری شنمو جاودانه است و عناصر شبیه سازی شده به دنیا بازی حس زندگی، جنب وجوش و واقعیت پذیری می دهند که حتی بازی های مدرن در رقابت با آن عاجزند.
هر شخصیت غیر قابل بازی که در شنمو می بینید هرچقدر هم که بی اهمیت باشد سرگذشت و تاریخی برای خود دارد، جایی برای رفتن و زندگی برای زندگی کردن. با انجام بازی شما روتین ها مردم را یاد می گیرید. اگر نیمروز است می دانید که ریوجی از خرده فروشی در برگری خرس بامزه حاضر است تا ناهارش را بخورد. این مسئله به خودی خود چندان قابل توجه نیست و سیستم ها کنترل نماینده این موارد نسبتاً ساده هستند اما وقتی ده ها شخصیت غیر قابل بازی این روتین های روزمره را دارند یوکوسوکا حال و هوای یک جامعه واقعی را به خود می گیرد. جایی که مردم می توانند زندگی نمایند و وجود داشته باشند در عوض آنکه بی هدف این سو و آن سو رفته تا تصور یک شهر پرجنب وجوش را ایجاد نمایند. این یکی دیگر از بخش های مهم حال و هوای بی مانند شنمو می باشد. تنها محیط بازی نیست که گشت وگذار در آن را مجذوب کننده می نماید بلکه حس روبه رو شد آشنایی با گوشه گوشه آن است. این دنیا حس صمیمت و دنجی یک شهر کوچک را دارد که آینه رابطه ریو با آن است. مردم نام شما را می دانند و قبلاً شما را دیدار نموده اند. وقتی شنمو را به مقدار کافی بازی کنید دنیای آن برایتان مثل خانه دوم می گردد.
شنمو یکی از آن دست بازی هاست که من اغلب اوقات بازی می کنم تا برای چندمین بار دنیایش را تجربه کنم. همان طور که به طور منظم به سراغ بازی رد دد ریدمپشن 2 می روم تا بی هدف در دنیا خیره نماینده غرب وحشی راکستار گشت وگذار کنم شنمو را بازی می کنم تا در یوکوسوکا وقت گذرانی کنم. این دو بازی از همه نظر با هم متفاوت اند. رد دد طبق گزارش ها بودجه ای 300-500 میلیون دلاری داشته که بودجه 70 دلاری شنمو را در مقایسه کوچک جلوه می دهد. این گواه عشق و هنرمندی اثر یو سوزوکی و تیم اوست که من هر دو بازی را از نظر ساخت دنیا و حال و هوا برابر می بینم. شنمو یک اثر هنری است و من همواره برای نسخه ریمستر شده آن در سال 2018 که به من اجازه داد باری دیگر به یوکوسوکا بازگردم بدون آنکه مجبور شوم در پی دریم کست در حال مرگم بروم سپاس گزارم.
منبع: TheGamer
منبع: دیجیکالا مگ