نیکی کریمی: تسلیم اکران آنلاین آتابای نمی شوم
به گزارش وبلاگ ارم گفتگو، نیکی کریمی، بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و یک فعال اجتماعی است؛ برای همین مصاحبه با او، همه این عرصه ها را دربرمی گیرد. این سینماگر در گفت وگو با خبرآنلاین، از سرنوشت فیلم آتابای که کارگردانی کرده است گفت، درباره بازی در فیلم تازه منیر قیدی توضیح داد، شرایط این روزهای شهر آبادان را توصیف کرد و از چشم انداز سریال سازی در شبکه نمایش خانگی گفت.
از عروس تا همین امروز که مشغول بازی در دسته دختران منیر قیدی است، یکی از سینماگران زنی است که در سینمای ایران همیشه جزو گزینه های مهم و تاثیرگذار بوده است.
نیکی کریمی که روزگاری طولانی سوپراستار گیشه ها بوده، نقش هایی ماندگار در سینمای دفاع مقدس بازی کرده، در سینمای معناگرای اوج گرفتهِ اواخر دهه 70 به بعد حضوری چشمگیر داشته و حضور در جشنواره های بزرگ سینمای جهان را در مقام کارگردان، بازیگر و داور در کارنامه خود دارد، حالا چند سالی است که تهیه کنندگی فیلم ها را تجربه می کند.
آتابای شاخص ترین کار سینمایی نیکی کریمی در مقام کارگردان و تهیه کننده اما یکی از فیلم هایی است که اسیر سونامی کرونا شده تا در نوبت اکران بماند. عاشقانه ساده ای که اگرچه در جشنواره فجر مورد کم لطفی قرار گرفت، اما تحسین مخاطبان و البته منتقدان را برای کریمی به همراه آورد. این فیلم در جشنواره فجر سال 98، علاوه بر این که در پنج بخشِ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین نقش مکمل مرد، بهترین فیلم برداری و بهترین موسیقی متن، نامزدی سیمرغ را کسب کرد، فیلم برگزیده منتقدان و نویسندگان ماهنامه فیلم در شماره اسفندماه 1398 این نشریه اعلام شد.
اما راستی نیکی کریمی چه برنامه ای برای آتابای دارد؟ این بهانه ما بود برای گفت وگو با او. گفت وگویی که به دلیل حضورش در خوزستان برای بازی در فیلم تازه منیر قیدی، به برج مینو و روزگار سخت مردم آبادان کشیده شد. از شبکه نمایش خانگی گفتیم و از مسئولیت اجتماعی خانم بازیگر نسبت به جامعه زنان که همیشه یکی از دغدغه های او بوده است.
موافقید از آتابای شروع کنیم؟ از شانس بد، فیلم خوب تان خورد به روزهای سخت کرونا. بیشتر از یک سال از موفقیت چشم گیرش در جشنواره فجر گذشته. بالاخره چه تصمیمی برایش دارید؟ اکران آنلاین یا انتظار برای خاتمه کرونا؟
این موضوع برای همه فیلم های سال پیش رخ داد. سینماها تعطیل بودند و نتوانستیم فیلم هایمان را اکران کنیم.
امیدوارم پس از خاتمه همه گیری کرونا، مردم به سینماها بروند. چون به نظرم جادوی سینما را مدیوم دیگری ندارد
خودم هم خیلی به این موضوع فکر می کنم و واقعا تصمیم گیری راجع به آن سخت است. خیلی دوست دارم آتابای در سینما اکران شود و امیدوارم که شرایط درست شود. به هرحال تا یک جایی می توانم مقاومت کنم و از آن جا به بعد را نمی دانم.
اگر شرایط به صورتی پیش برود که الآن شاهدش هستیم، شاید مجبور شوم فیلم را آنلاین اکران کنم. ولی در حال حاضر تصمیمی ندارم و ترجیحم این است که در سینما اکران شود تا مردم بتوانند فیلم را روی پرده ببینند چون به نظرم آتابای فیلمی است که باید روی پرده دیده شود.
نکته ای که آتابای دارد و احتمالا به شما کمک می کند این است که زمان ندارد و فیلمی نیست که تاریخ مصرفش منقضی شود. این موضوع به شما کمک می کند که بتوانید فیلم را نگه دارید. درست است؟
دقیقا همین طور است. یکی از نکات مهم دیگر هم این است که خودم تهیه کننده آن هستم.
یعنی زیر فشار سرمایه گذار و تهیه کننده نیستید...
دقیقا، به هرحال مسئولیت فیلم با خودم است و کمک می کند که چنین تصمیم گیری هایی را در شرایط بهتری انجام دهیم. چون الآن کسی سینما نمی رود. اما آتابای را باید با تمرکز و تمام وجود دید و برای همین نیاز به فضای سینما دارد. این روزها در حادترین شرایط کرونا هستیم و فکر می کنم تصمیم درست این است که اکرانش را بگذاریم زمان بهتری که امکان حضور مردم در سینما فراهم شود.
چشم انداز خوبی هم وجود ندارد. خیلی ها می گویند اصلا خاتمه کرونا معلوم نیست.
دقیقا. به خاطر همین می گویم تا جایی که بتوانم مقاومت می کنم که اکران آنلاین نکنم ولی اگر مجبور شوم و ببینم شرایط این طوری پیش می رود شاید مثل بقیه مجبور شوم اکران کنم.
ترسی هم که وجود دارد، گروهی از فعالان فرهنگی معتقدند سینما بعد از کرونا یک صنعت ورشکسته می شود و می گویند بعید است مردم بعد از کرونا هم مثل قبل به سالن سینما برگردند.
بله واقعا به نظرم داریم وارد یک دوران جدید می شویم. البته من هم مثل بقیه امیدوار هستم به شرایط سابق برگردیم و مردم به سینما بروند. چون به نظرم جادوی سینما را مدیوم دیگری ندارد و خود من هم هنوز دوست دارم مانند سابق فیلمی را انتخاب کنم و بروم روی پرده سینما ببینم.
در این مدت و پس از آتابای قرار بود به تهیه کنندگی ادامه دهید و در اسفندماه یک مجوز ساخت فیلم گرفتید. الآن با این شرایط امکان ساخت دارید؟
بله. فیلم تا فردا را تهیه کردم و الان هم مشغول بازی در فیلم دسته دختران خانم منیر قیدی هستم. می دانم که فیلم های کمی در حال ساخت هستند ولی اگر شرایطش باشد حتما تهیه می کنم. چون فیلم سینمایی با سریال فرق دارد و دو سبک با مخاطبان متفاوت هستند. خب آدم یک روز دوست دارد سریال ببیند و یک روز فیلم سینمایی ولی ارزش فیلم سینمایی قطعا چیز دیگری است و اگر فیلمنامه ارزشمند باشد حتما این تجربه را ادامه خواهم داد.
خودتان نمی خواهید فیلم جدیدی به عنوان کارگردان بسازید؟
چرا، دارم روی طرحی کار می کنم.
ساخت سریال شما را وسوسه نکرده است؟ الان دوره، دوره شبکه نمایش خانگی (VOD) است.
چرا پیشنهاد برای تهیه و کارگردانی زیاد دارم.
تصمیمی برای کار نگرفتید؟
اتفاقا دارم روی یکی از طرح ها کار می کنم که اگر بشود جلو برویم و ببینیم چه می شود.
این مدیوم جدید را خودتان تجربه کردید. تجربه اش چگونه بود؟
خب چه در ایران و چه جهان در حال حاضر ارتباط زیادی با سریال ها برقرار شده است. کلا مردم با شبکه خانگی راحت ترند چون می توانند از سر کار هم که می آیند لپ تاپ یا تلویزیون را روشن کنند و چیزی ببینند و سرگرم کننده است. الآن هم آن قدر همه گیر شده که ما بازیگران هم نمی توانیم از آن دور باشیم و درگیر آن می شویم و به سمتش کشیده شده ایم.
البته این تب هجوم چهره های سینمایی برای کار در شبکه نمایش خانگی و کاهش کیفیت بعضی از کارها این ترس را ایجاد کرده که مخاطب این بستر نمایشی هم بریزد و مردم انگیزه شان را از دست بدهند.
نه من همچین حسی ندارم. ماجرا این است که سریالی دو سه ماه در مارکت می ماند و بعد تمام می شود و مردم مشتاق هستند کار بعدی را ببینند. من با توجه به تنوع موضوع ها و بازیگران این را که سریال ها کسل کننده شوند، بعید می دانم. چون همه مشتاق اند که داستان و قصه جدید با بازیگران جدید را جستجو کنند و ببینند.
یعنی قصه ای باشد که کشش داشته باشد می گیرد؟
به نظر من همین طور است.
حالا اهواز هستید، شرایط چطور است؟ در پیک کرونا هم آنجا هستید...
بله ما از اواخر آذر و برای فیلم دسته دختران به کارگردانی خانم قیدی در آبادان بودیم و الان هم اهواز هستیم. اتفاقا خارج از کرونا و مسائل و مصائب آن سر صحنه این فیلم همان اوایل فیلمبرداری اتفاقی افتاد که به گردن و کمرم خیلی آسیب رسید و از پشت سر به شدت پرتاب شدم روی زمین، که اتفاق خطرناکی بود ولی خدا را شکر به خیر گذشت. قصه را خیلی دوست دارم و نقش سختی است. کار خوبی است و زحمت زیادی برای ساخت آن کشیده شده. به امید خدا نتیجه خوبی هم خواهد داشت.
فکر کنم بعد از حدود 25 سال برای بازی در یک کار سینمایی به خوزستان برگشتید. خوزستان که 30 سال بعد از خاتمه جنگ هنوز هم مسائل زیادی دارد. از حس و حالی که دیدید، می گویید؟ اهواز و آبادان چقدر از فضای جنگ خارج شده اند؟ آن هم در روزهای سخت کرونایی.
واقعیتش من سال ها پیش برای فیلم برج مینو در آبادان چند ماهی فیلم برداری داشتم؛ یکی دو جشنواره از طرف خانه سینما هم شرکت کرده بودم و حالا بعد از سال ها به اینجا برگشتم. خیلی دلم می خواست ببینم شهر چه پیشرفت هایی کرده است. خود مردم خوزستان یک اصطلاحی دارند و می گویند: آبادان موزه دائمی جنگ است.
متاسفانه من هم وقتی این شهر را بعد از دو دهه دوباره می بینم همین حس را دارم. نمی دانم علت چیست که برای این شهر زیبا اصلا کاری انجام نشده و مثل زمان برج مینوی بیست و چند سال پیش است و هیچ تغییری در بازسازی شهر نمی بینی. نه بازسازی شهری نه ورزشگاه، نه مدارس و بازار جدیدی. محل زندگی مردم هم تغییری نکرده و مثل زمان جنگ مانده است. آدم نمی داند علتش چیست. مردم اینجا روی نفت زندگی می کنند، ولی سهم مردمی که کل هزینه سالانه کشور را تامین می کنند از این نفت چرا فقط بوی تندش است؟ چطور ممکن است به این شهرها هیچ رسیدگی نشده باشد؟
در همه این سال ها به شهرستان های مختلفی رفته ام. در این دو دهه وضع شان خیلی بهتر شده و معلوم است رسیدگی می شود. این جا هم مردم روحیه خوبی دارند و شاد و شاد هستند ولی نمی دانم چرا هیچ امکاناتی به آن ها داده نمی شود. کشوری که ثروت دارد، آدم توقع دیگری دارد و من می خواهم از این تریبون استفاده کنم و بگویم دوستان مسئول لطفا حرکتی برای این مردم شریف انجام بدهید.
شرایط کرونا چطور؟ شما هم جزو کسانی بودید که در این یک سال سعی کردید کنار مردم باشید و توصیه کنید. ولی دوباره گرفتار موج جدید شده ایم. نکته و توصیه ای برای مردم دارید؟
بله، اینکه رعایت کنند و ماسک بزنند و داستان را جدی بگیرند. وقتی صحبت رودررو می کنند قطعا ماسک بزنند و رعایت نظافت و بهداشت شخصی یکی از چیزهایی است که اهمیت دارد. این شاید خودش یکی از دلایلی است که آدم ها را از کرونا مصون نگه می دارد.
به عنوان سوال آخر یکی از اتفاقاتی که کرونا رقم زد موج بیکاری بود و خیلی از آن هم نصیب خانم ها شد. یعنی با توجه به فشارهای اقتصادی که به کارفرماها وارد شد اولین آسیب ها را برای خانم ها داشت. به عنوان یک فعال زنان فکر می کنید که این شرایط می شکند؟
من جزو آدم های امیدوار هستم و به هرحال این دوره هم می گذرد و ما دوره های زیادی را در جهان دیدیم که آمده اند و رفته اند. با کرونا به نظر می رسد ما وارد دوره جدیدی شده ایم که شاید تعریف های جدید نسبت به کار و زندگی وجود خواهد داشت. خیلی از این دورکاری ها شاید تا مدت ها بمانند. حداقل جوری که در آمریکا و اروپا می بینیم این است که دورکاری باب می شود. شاید مثلا بانک ها کارمندان شان را خیلی محدود کنند و همه پای کامپیوتر کارشان را انجام دهند. در ارتباط با خانم ها اتفاقا حدسی که زده می شود این است که مشاغل بیشتری برایشان ایجاد شود.
منبع: همگردی