در برجام بمانید، اما به آن عمل نکنید!
به گزارش وبلاگ ارم گفتگو، اکنون زمان تصمیم گیری یکی از دو راه است، می توانیم به گونه ای عمل کنیم که نسل های آینده بگویند غرب با یک برنامه ریزی منظم، قراردادی با ایران بست و به هیچ یک از تعهدات آن عمل نکرد.
به گزارش گروه رسانه های وبلاگ ارم گفتگو، هشدار های ایران درباره غیرممکن بودن ادامه اجرای یکطرفه برجام داغ تر از گذشته شده است. اما به دلایلی عقلی و برآمده از تجربه تاریخی، ایران باید آنچه را که در سر دارد و ضرورت منافع ملی خود می داند، انجام دهد و درباره خروج از برجام حرفی به زبان نیاورد، بلکه دائماً بر اهمیت برجام و حفظ آن تأکید کند، حتی اگر آنچه انجام می دهد به معنای خروج کامل ایران از برجام باشد. این دقیقاً پاسخ متقابل به امریکا و اروپا است و منافع چنین اقدامی بیشتر از آن است که جنجال خروج از برجام و مرگ برجام با واژگان مقامات ایرانی در رسانه های دنیا منتشر شود. در واقع همان طور که امریکا، با آنکه در برجام نیست، ایران را در چارچوب برجام تهدید می کند، ایران نیز باید چنین رویکردی داشته باشد و هم در برجام ظاهراً باقی بماند و هم هرچه را که منافعش اقتضا می کند، بدون توجه به برجام اجرا کند. همین حالا هم ما به واقع در برجام نیستیم، زیرا وقتی طرف های مقابل ما در برجام که قراردادی چند طرفه است، نیستند، بودن ما معنا ندارد، مگر آنکه بپذیریم که ما با خودمان قرار داریم! به این ترتیب ما در حالی که در برجام نیستیم، مشغول عمل به آن هستیم! این رویه باید تغییر کند به اینکه ما درحالی که ظاهراً در برجام هستیم، در عمل پایبند به آن نباشیم.
ممکن است به تفاوت جایگاه ایران و جایگاه اروپا و امریکا در دنیا اشاره و گفته شود این ایران نیست که بتواند اینچنین دنیا را به بازی بگیرد، اما این کار به راحتی از غرب با آن امکانات وسیع رسانه ای و سیاسی و اقتصادی برمی آید و به راحتی آب خوردن مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال می کنند. همچنان که رویترز دیروز اعلام کرد اروپا مکانیسم ماشه را فعال می کند، اما آن را فعلاً به شورای امنیت نمی برد. این دقیقاً همان نقطه تفاوت دیدگاه منتقدان دولت با دولت است، زیرا برای چنین وضعیتی ما هم عقل محاسبه گر و هم یک تجربه تاریخی داریم که به ما می گوید حالا که قرار است نابود شویم، چرا به دست خودمان نابود شویم؟!
این تجربه تاریخی را بهتر است از زبان امام بشنویم: (مرحوم مدرس) در مقابل ظلم، تنها مى ایستاد و صحبت مى کرد، و اشخاص دیگرى از قبیل ملک الشعرا و دیگران همه دنبال او بودند، اما او بود که مى ایستاد و بر خلاف ظلم، بر خلاف تعدیات آن شخص (رضا خان)، صحبت مى کرد. یک اولتیماتوم در همان وقت دولت روسیه فرستاد براى ایران و سربازانش هم تا قزوین آمدند و آن ها از ایران یک مطلبى را مى خواستند که تقریباً اسارت ایران بود و مى گفتند باید از مجلس بگذرد. آن را به مجلس بردند و همه اهل مجلس ماندند که چه باید بکنند؛ ساکت که چه بکنند. در یک مجله خارجى نوشته است که یک روحانى با دست لرزان آمد پشت تریبون ایستاد و گفت: حالا که ما بناست از بین برویم، چرا خودمان از بین ببریم خودمان را؟ رأى مخالف داد. بقیه جرئت پیدا کردند و رأى مخالف [دادند]؛ رد کردند اولتیماتوم را.
اکنون برای ایران شرایط مشابهی است. امریکا و اروپا با همکاری هم ایران را به اسارت برجام درآورده اند. دراین نقشه تحریم ها حتی به دارو و غذا رسیده است. تصور اینکه تحریم ها با تغییر رئیس جمهور در امریکا یا به هر دلیل دیگر به این زودی ها و به این راحتی ها برداشته شود هم باطل است، چون دولت ایران نشان داده که نتوانسته چه از طریق بازسازی اقتصاد از داخل و چه با اقدامات بین المللی، هزینه ادامه تحریم ها را برای غرب افزایش دهد، بنابراین آن ها چرا باید دست از این اقدام خود بردارند. می ماند اقدام ایران که آیا تماشاچی بازی غرب باشد و نابود شود یا تصمیم خاص خود را بگیرد که آیندگان نگویند در آن شرایط خودمان هم به نابودی خود کمک کردیم.
دولتمردان ایران البته اکنون فقر اراده و تصمیم گیری دارند و هر روز چیزی متناقض با روز قبل می گویند. روحانی و مردانش در مقابل غرب ضعف های زیادی از خود نشان داده اند و غرب نیز گرفتاری دولتمردان ایرانی به بیماری استراماچونیزم را که نوعی مرض وادادگی مقابل عنصر خارجی است، تشخیص داده است، اما به هر حال با توجه به اینکه این روز ها هشدار های مذاکره کنندگان ایرانی به غرب درباره برجام زیاد شده، بهتر است ایشان بدانند که شیوه مواجهه با غرب باید به شیوه خود غرب نزدیک باشد، یعنی عملاً نباید در برجام باشیم و به هیچ یک از بند های آن نباید وفادار بمانیم و باید رسماً اعلام کنیم که منافع خودمان را به هر طریق ممکن دنبال خواهیم کرد، اما در چارچوب همان برجام از غرب برای تعهدات خود مطالبه کنیم. این شیوه برای طرفی که چیزی ندارد تا از دست بدهد، به منفعت نزدیک تر است.
دیروز مجید تخت روانچی، کننده دائم ایران در سازمان ملل، مثالی از شیوه مواجهه امریکایی ها با برجام زد که نشان می دهد آن ها برای اینکه همه چیز را وارونه جلوه دهند، هیچ ابایی ندارند: وقتی رئیس جمهوری امریکا از برجام خارج شد، یادداشتی به وزارتخانه های مختلف داد که در آن یادداشت به صراحت اعلام کرده است امریکا عضوی از برجام نیست. در این یادداشت از کلمه ای به عنوان عضو استفاده کرد که در خود برجام به کار رفته است. از این رو خودشان قبول دارند که عضو برجام نیستند و حرف آن ها مبنی بر اینکه در برجام حضور دارند، از نظر حقوقی هیچ پایه و اساسی ندارد. آن ها نمی توانند هم در برجام باشند و هم نباشند. اگر در برجام هستند، چرا در یک سال و نیم گذشته به تعهدات خود عمل نکرده اند؟! بنابراین ادله بسیار بسیار ضعیف حقوقی و سیاسی دارند.
تخت روانچی دیروز همچنین رفتار فریبکارانه و دروغین غربی ها با ایران را به شکل ملموس تری هم احساس کرد، وقتی کلی کرافت سفیر امریکا در سازمان ملل به سمت او رفت تا مرگ کودکی ایرانی را که به خاطر تحریم داروی بیماری پروانه ای درگذشته است، به او تسلیت بگوید!
اکنون زمان تصمیم گیری یکی از دو راه است، می توانیم به گونه ای عمل کنیم که نسل های آینده بگویند غرب با یک برنامه ریزی منظم، قراردادی با ایران بست و به هیچ یک از تعهدات آن عمل نکرد، اما ایران را برای کاهش تعهدات خود تهدید می کرد و ایرانی ها نیز نشستند و تماشا کردند و کاسه چه کنم در دست گرفتند. یا اینکه کاری کنیم که آیندگان بگویند ایران آنچه را که از دستش برمی آمد انجام داد و خود در نابودی خود شریک نشد و در شیوه مقابله نیز به روش خود غرب عمل کرد و اگرچه منافعی را از دست داد، اما عزت و استقلال خود را از دست نداد.
منبع : روزنامه جوان
بازگشت به صفحه رسانه ها
منبع: خبرگزاری تسنیم